
بودنبروکها – زوال یک خاندان – نام اولین رمان توماس مان- نویسنده آلمانیست که نخستین بار در سال ۱۹۰۱ در برلین منتشر شد- مان این کتاب را در سن ۲۶ سالگی نوشت- انتشار مجدد رمان در سال ۱۹۰۳ از موفقیت فوقالعاده رمان در آلمان حکایت میکند
معرفی نویسنده بودنبروکها
توماس مان نویسندهی رمان- داستان کوتاه و مقالات نویسنده بزرگ آلمانی در روز ۶ ژوین ۱۸۷۵ در شهر لوبک آلمان متولد شد. توماس مان جایزه نوبل سال ۱۹۲۹ را عمدتا به خاطر رمان بزرگش -بودنبروکها- که به عنوان یک از آثار ادبیات کلاسیک بهطور پیوسته شهرت روزافزون کسب کرده است- از آن خود کرد
در سال ۱۸۹۷ همراه برادرش به رم رفت و در همان سال کتاب بودنبروک ها را آغازکرد که در سال ۱۹۰۱ توانست آن را چاپ برساند و شهرت زیادی کسب کند. در سال ۱۹۰۵ با خانم کاتیا پرنیگشایم دختر یکی از استادان دانشگاه مونیخ ازدواج کرد. در این مدت چند اثر دیگر از او انتشار یافت: تریستان- گرسنگان- تونیو کروگر- ساعت دشوار-در آینه- اعلی حضرت- فونتان پیر- شامیسو و مرگ در ونیز.در سال ۱۹۲۴ کتاب کوه جاده را منتشر کرد که باعث شد شهرت او دو چندان شود. در فاصله سال های ۱۹۲۲ تا ۱۹۲۶ کتاب های گوته و تولستوی- گفتار و پاسخ- تلاش ها- یادداشت های پاریس را نوشت.
در سال ۱۹۲۹ جایزه نوبل ادبیات به او اهدا شد. او نخستین آلمانی بود که این جایزه را به دست آورد.
توماس مان در کنار خلق آثار ادبی به معنی واقعی- به کوشش بسیار در نقد و آثار تحقیقی و تحلیلی نیز پرداخته و درباره آثار نویسندگانی که از آنها مایه گرفته یا از آنان پیروی کرده مانند -شیلر- گوته- نیچه- شوپنهاور- تولستوی- داستایفسکی- چخوف- لسینگ- فروید- و -ژید- مقالههای فراوانی انتشار داده است.

معرفی کتاب بودنبروکها
بودنبروکها -زوال یک خاندان- اولین رمان نوشتهی توماس مان- رمانی است که جایزه ادبی نوبل را در سال ۱۹۲۹ نصیب توماس کرد- رمانیکه در لیست ۱۰۰۱ کتاب که باید قبل از مرگ بخوانید قرار داشته و روزنامه گاردین آن را در لیست ۱۰۰۰ رمان که هر شخص باید بخواند آورده است. نوشتن این رمان ۳ سال طول کشید و در نهایت در سال ۱۹۰۱ در برلین منتشر شد. انتشار مجدد آن در سال ۱۹۰۳ در آلمان حکایت از موفقیت چشمگیر آن در آلمان دارد.
توماس مان – ۱۸۷۵- ۱۹۵۵- خالق رمان بودنبروکها- متولد آلمان- و پدرش آلمانی و بازرگان غلات و مادرش پرتقالی بود. او تحصیل کرده دانشگاه مونیخ در رشته های تاریخ ادبیات و اقتصاد سیاسی است و توانسته است جایزه ادبی گوته توسط دولت آلمان شرقی- دکترای افتخاری دانشگاه اکسفورد و دکترای افتخاری دانشگاه کمبریج و نشان افتخار لژیون دنر توسط دولت فرانسه را دریافت نموده و افتخار دریافت جایزه نوبل ادبیات را بعنوان اولین آلمانی از آن خود نماید.
موضوع رمان بودنبروک ها دربارهی سقوط و زوال یک خانوادهی تاجر و ثروتمند بورژواست. ابتدای داستان با شادی و در میانهی زندگی این خاندان- جایی که در اوج قدرت مادی هستند- شروع شده و سپس همه چیز آرام آرام و به تدریج رو به زوال میرود. توماس بودنبروک پسر بزرگ- مدیریت تجارتخانه را بر عهده گرفته و با دختر یکی از تجار سرشناس و ثروتمند ازدواج میکند. نمایندگی مجلس سنا یکی دیگر از فعالیتهای توماس بودنبروک است اما مشکلات و مسایل خانواده باعث رنج و سلب اعتماد به نفس و نهایتا مرگ توماس میشود با مرگ توماس بودنبروک تجارتخانه برچیده شده و هانو فرزند معلول خانواده مرده و…
شاید بتوان بودنبروکها را اولین رمان خانوادگی آلمانی دانست که صدها بار در آلمان چاپ شده و در دنیا میلیون ها نسخه از آن فروخته شده است. توماس مان پایبند به فرهنگ و سنتهای کشورش بود- نویسندهای ریالیست که در رمانهایش- با مهارت تمام به تجزیه و تحلیل شخصیتها پرداخته است.
نویسنده خود این رمان را مهمترین اثر ناتورالیستی نوشته شده به زبان آلمانی میداند. او در این اثر به روانشناسی زندگی که توان و رمق خود را از دست داده- بسیار با مهارت و عمیق پرداخته است. شاهکار بیبدیل ادبیات جهان- که در آن جزییات به زیبایی به تصویر کشیده شده و سعی در برانگیختن تخیل خواننده در روانکاوی شخصیتهایش دارد. روایت غیر مستقیم و توصیف شخصیت ها از زبان دیگران- تکنیک زیبایی است که در این رمان به چشم میآید.
بسیاری از آثار توماس مان از بهترین آثار نمایشدهنده جامعهی آلمان در نیمه اول قرن بیستم هستند. برای خلق این شاهکار زیبا- توماس مان از سرگذشت خانواده و اجداد خودش بهره گرفته است.
فیلم ساز آلمانی هاینریش برلور فیلمی با عنوان خاندان بودنبروک بر اساس این رمان ساخته است که در آن اوضاع سیاسی اقتصادی قرن بیستم آلمان را با موفقیتها و شکستهای خانواده بودنبروک در هم آمیخته و فیلمی تکنیکی و خوب ساخته که گفته میشود وفاداری او به متن اصلی داستان جای تردید دارد.

خلاصه کتاب بودنبرکها
رمان در یک مهمانی خانوادهگی شروع میشود. همه هستند- پدربزرگی که بانی ثروت خانواده بوده- در زمان جنگ آذوقه به جنوب برده- پدر نگران همه چیز- دختری جوان و آمادهی ازدواج- که روایت بیشتر فصلهای کتاب را از آن خود خواهد داشت- و نوهها- هنوز بچه و بیخیال همه چیز… و البته پسرها- کسانی که جنگ قدرت را در خانواده بازی خواهند کرد… مهمانی هست و یک نامه رسیده- از پسری ناخلف که باز هم پول میخواهد…
بریدهیی از کتاب
توماس بودنبروک گفت: -چه موجهای بلندی. ببین چهطور در زنجیرهای بیپایان یکی بعد از دیگری بیهوده و عبث پیش میآیند و سر به ساحل میکوبند. با این همه- مثل هر چیز ساده و ضروریای آرامش بخش و تسلا دهندهاند. در این چند روز من دلبستهی دریا شدهام. شاید به دلیل دوری راه بود که بیشترها کوهستان را ترجیح میدادم. حالا دیگر شوق کوهستان در دلم نیست. به گمانم در کوهستان بترسم و خجل بشوم. کوهستان بیش از اندازه خودکامه- بینظم و متنوع است. شک ندارم که در کوهستان احساس حقارت میکنم. راستی کسانی که یکنواختی دریا را ترجیح میدهند- چه کسانی هستند؟…
نقد کتاب بودنبروکها
توماس مان- اولین اثر خود- -بودنبروکها- را تنها نمونهی واقعی رمانی ناتورالیستی در ادبیات آلمان میخواند. شاید هم حق داشت- به خاطر اثری که در بیست و شش سالگی به پایان برده بود- نوبل ادبیات را به او داده بودند. حق داشت به خود افتخار کند.
توماس مان تاریخچهی خانوادهگی خود را دست مایهی رمانی پر صفحه- پر توصیف- و پر از نظم و ترتیب آلمانی کرده که به خاطرش او را نابغه میخوانند: داستان از میانهی زندهگی خاندان بودنبروکها شروع میشود- جایی که در اوج قدرت مادی هستند و پدربزرگ هنوز زنده است … و امتداد مییابد تا زوال خاندان: مرگ آخرین وارث و تنها زنانی که برجای ماندهاند و از گذشته حرف میزنند …
رمان در یک مهمانی خانوادهگی شروع میشود. همه هستند- پدربزرگی که بانی ثروت خانواده بوده- در زمان جنگ آذوقه به جنوب برده- پدر نگران همه چیز- دختری جوان و آمادهی ازدواج- که روایت بیشتر فصلهای کتاب را از آن خود خواهد داشت- و نوهها- هنوز بچه و بیخیال همه چیز… و البته پسرها- کسانی که جنگ قدرت را در خانواده بازی خواهند کرد… مهمانی هست و یک نامه رسیده- از پسری ناخلف که باز هم پول میخواهد… رمان آقای مان ترکیبی است از خانواده و زندگی روزمره و تاریخ آلمان.

رمان کلاسیک است: و خواندنی- البته اگر حوصلهی این جور کتابهای چاق را داشته باشید که در آن هر چیزی را دیوانهوار وصف میکنند. ولی کتاب بر خلاف دیگر رمانهای کلاسیک شخصیتهای محوری معدودی دارد- یک حسن برای راحت پیش رفتن در اثر. و رمان برندهی نوبل است- جایزهیی که آشنا شدن با قلم نویسندهی برندهی خویش را وسوسهانگیز میکند: ممکن است خوانندههای مدرن امروزی رمان حجیم توماس مان را دوست نداشته باشند- اما کتاب آرام آرام دارد جای خود را در بازار کتاب ایران باز میکند و پیش میرود: توماس مان داستان خود زندگی را نوشته است.
منبع :